داستان آینده آفرینی

The Rise of Ftureprenership

داستان پیدایش آینده آفرینی

1. در طول 15 سال گذشته، کە به طور فعال در تلاش های کارآفرینی شرکت کرده و شرکتها و استارت آپ های متعددی را تأسیس کردەام هموارە با چالشهای زیادی روبرو بودم. با این حال، سفر آیندەآفرینی من، هفت سال پیش زمانی که به عضویت فدراسیون جهانی آینده پژوهی درآمدم و کاوش در “آینده پژوهی” را آغاز کردم، سمت و سوی تازەای پیدا کرد.
همه چیز از آنجا شروع شد که احساس میکردم مفاهیم سنتی کارآفرینی هیچ سنخیتی با دنیای مدرن و تغییرات نمایی قرن 21 ندارد. ظهور ابزارها و مفاهیم نوینی چون شبکەهای اجتماعی در اوایل قرن جدید و “اقتصاد همرسانی” (Sharing Economy) پس از بحران و رکود اقتصادی سال 2008 کە با تولد شرکتهایی مانند Airbnb و Uber همراه بود، باعث شد که بیش از پیش به این باور برسم که دوران کارآفرینی سنتی به سر رسیده است.
(Entrepreneurship is Dead)

2. با مطالعه بیشتر مفاهیم آینده پژوهی(Futures Studies) و آینده نگاری استراتژیک (Strategic Foresight) ، به تدریج هم افزایی ذاتی بین آینده پژوهی و کارآفرینی را تشخیص دادم که این من را به سمت تصور مفهومی یکپارچه سوق داد که از مرزهای هر دو حوزه فراتر می رود. این بود که تلاش کردم مفهوم نوین “آینده آفرینی” که ترکیبی از کارآفرینی و آیندەپژوهی بود را از دل این دو زمینه بیرون بکشم.
این درک جدید علاقه عمیقی را در من برانگیخت و من را به کشف ادغام بالقوه این رشته‌ها سوق داد و باعث شد تا رویکردی متحول کننده و جامع برای فعالیتهای آینده آفرینی را متصور شوم.

3. اما این تنها آغاز این سفر بود!. بعد از اینکه تلاش کردم تا مفاهیم و تکنیکهای آینده پژوهی مانند سناریو سازی، واکاوی روندها، دیدەبانی آینده، پس نگری و سایر روشهای آینده پژوهانه را در کسب و کارهای مختلف خودم و همکارانم استفاده کنم متوجه فاصله بسیار عمیق مدلهای کسب و کار ( Business Models) شرکتهای نوظهوری چون Airbnb و Uber شدم.
از آنجا که کتاب “سازمانهای نمایی” (Exponential Organizations) اثر سلیم اسماعیل (یکی از مدیران پیشین شرکت یاهو) کە در سال 2014 چاپ شدە بود را خواندە بودم، بە این نتیجە رسیدم کە حتی با وجود درک و استفادە از تمامی اصول و روشهای کارآفرینی و آینده پژوهی نمیتوان شرکتها و یا سازمانهایی مانند دو شرکت مذکور را خلق کرد.
بعد از دو سال مطالعه این مدل نوین کسب و کار، شرکت در دوره های مختلف و البتە پیوستن بە شرکت OpenExo به عنوان مشاور سازمانهای نمایی و نماینده این شرکت در خاورمیانه، به این نتیجه رسیدم که بجز مدل سازمانهای نمایی، حلقه های مفقوده بیشتری وجود دارد که لازم است در مفهوم نوین آیندەآفرینی گنجانده شود.

4. برای همین منظور با مراجعه به کتابهایی مثل “تکینگی نزدیک است” اثر ری کرزویل
(Singularity is near)
و “آینده از آنچه فکر می‌کنید نزدیک‌تر است” اثر پیتر دیامندیس که درباره همگرایی فناوری‌ها (Technologies convergence) در آینده نزدیک صحبت می‌کردند، به این نتیجه رسیدم که خلق سازمان‌ها و شرکت‌های قرن بیست و یکمی بدون حضور فعال فناوری‌های نوینی چون هوش مصنوعی، چاپ سه بعدی، اینترنت اشیا، واقعیت مجازی و افزوده، بیوتکنولوژی و نانوتکنولوژی و سایر فناوری‌های نوین غیر ممکن است.
در اینجا بود که تصمیم گرفتم مفهوم نوین آینده آفرینی را بر اساس پایه‌های مختلفی طرح‌ریزی کنم که انسجام مشخصی بین تمامی بخش‌ها ایجاد کند. با توجه به اینکه کارآفرینی نقش اساسی و پایه‌ای در شکل‌گیری مفهوم آینده آفرینی ایفا می‌کند اولین پایه و اساس آینده آفرینی را کارآفرینی قرار دادم و دومین پایه آن را به آینده پژوهی اختصاص دادم. همانطور که پیشتر توضیح دادم سازمان‌های نمایی نقش مهمی در شکل‌گیری این مفهوم دارد برای همین به عنوان سومین پایه آینده آفرینی، سازمان‌های نمایی را انتخاب کردم. همانطور که پیشتر اشاره کردم نقش فناوری‌های نوین در ایجاد سازمان‌ها و شرکت‌های قرن ۲۱ انکار ناپذیر است. از این رو چهارمین پایه آینده آفرینی، هوش مصنوعی و همگرایی فناوری ها خواهد بود که نقش بسیار مهمی در پیوند دادن سه بخش پیشین به همدیگر دارد.

5. همزمان با تمرکز بر روی چهار بنیان آینده آفرینی که در بالا ذکر شد، به مطالعه در مورد مشتریان آینده کسب و کارها پرداختم و بر اساس آمارهای منابع متعدد متوجه شدم که بیش از 70% جمعیت جهان تا سال 2030 جزو نسل z و آلفا خواهند بود که شامل متولدین پس از 1996 و 2010 خواهد بود.
با مطالعه بیشتر رفتارها، علایق و ارزشهای این دو نسل به این نتیجه رسیدم که اگر کسب و کارها نتوانند محصولات، روشهای بازاریابی و فروش متناسب با این دو نسل را طراحی کنند عملا 70% از مشتریان خود را از دست میدهند.
همزمان با این تغییرات جمعیتی در چند سال آینده، تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۴۰ درصد از نیروی کار شرکت‌ها را این دو نسل تشکیل خواهند داد.

شیوه کار کردن نسل زد در کسب و کارهای گوناگون کاملاً متفاوت با نسل‌های پیش از خود است. به ویژه پس از همه گیری کرونا در سال ۲۰۲۰ اکنون بیشتر نیروهای کار نسل زد ترجیح می‌دهند تا از طریق دورکاری و یا فریلنس مشغول به کار باشند تا اینکه شغلی مشخص در تایمی مشخص و مکانی تعیین شده داشته باشند.
با توجه به دو نکته بالا ضروریست تا کسب و کارها شیوه‌های آموزش و همچنان فروش خود را منطبق بر ارزش‌ها علایق و سلایق این دو نسل طراحی کنند. بر همین اساس پنجمین بنیان آینده آفرینی را به edutainment یا “سرگرمیِ آموزشی” اختصاص دادم.
یادگیری مبتنی بر سرگرمی هم برای نیروهای کار و هم برای مشتریان جزو عوامل بسیار موثر در رونق کسب و کارها خواهد بود.

پنجمین رکن آینده آفرینی، “سرگرمیِ آموزشی”، آموزش را با سرگرمی و گیمیفیکیشن ترکیب می کند تا تجربیات یادگیری جذاب و تاثیرگذاری ایجاد کند.  این رویکرد نوآورانه این پتانسیل را دارد که کل مفهوم کارآفرینی را متحول کند و تجارب کارکنان، مشتریان و همه ذینفعان درگیر را افزایش دهد.  با ادغام آموزش و سرگرمی، کسب و کارها می توانند یادگیری مستمر را تقویت کنند، تعامل کارکنان را بهبود بخشند و تعاملات لذت بخش تری با مشتری ایجاد کنند.  در اینجا، ما بررسی می کنیم که چگونه سرگرمی آموزشی می تواند انقلابی در کارآفرینی و مزایای بی شمار آن ایجاد کند.

6. در طول 15 سال گذشته در سمینارها و کنفرانسهایم از نزدیک با صدها کارآفرین موفق در ارتباط بوده ام و با توجه به اینکه در 12 سال اخیر در زمینە سلامتی و لانجویتی مطالعه کرده ام، یکی دیگر از بزرگترین مشکلات و چالشهای کارآفرینان و شرکتها را دریافتم.
با دقت بیشتر در سبک زندگی کارآفرینان، مدیران و حتی کارکنان شرکتها متوجه شدم که این افراد در معرض انواع استرس و تنشهای کاری بوده و سبک زندگی بسیار ناسالمی دارند که منجر به پیری زودرس و ابتلا به چندین بیماری مرتبط با سبک زندگی ناسالم میشود. به همین دلیل ششمین بنیان آینده آفرینی را زیمانا( زی+ مانا بە معنی زندگی سالم و پایدار) قراردادم.
ششمین ستون آینده‌آفرینی، زیمانا، ادغام سلامت و طول عمر در اکوسیستم کارآفرینی را در بر می‌گیرد.  این مفهوم فراتر از رفاه فیزیکی کارآفرینان و کارکنان است و سلامت و پایداری کل کسب و کار، از جمله مشتریان، محصولات و خدمات آن را در بر می گیرد.  با استفاده از علم سلامت و طول عمر پیشرفته، کسب و کارها می توانند رونق گرفتە و فرهنگ رفاه را تقویت کنند که اینکار زندگی و تجربیات همه افراد درگیر را افزایش می دهد.  زیمانا همچنین بر پیشگیری از بیماری‌های جسمی و روانی تمرکز می‌کند و تضمین می‌کند که افراد و سازمان‌ها قوی و انعطاف‌پذیر باقی می‌مانند.
زیمانا مجموعه ای از “سلامتی” و “طول عمر” است که بر اهمیت حفظ سلامتی و افزایش طول عمر  مفید افراد و سازمان ها تاکید می کند.  این ستون از رویکردی جامع به سلامت حمایت می کند، که در آن تمرکز نه تنها بر پیشگیری از بیماری بلکه بر ارتقای سلامتی و شادابی است.

7. پس از کنار هم قراردادن شش بنیانی کە در بالا ذکر شد احساس کردم که مهمترین بخش یک کسب و کار یعنی مشتریان آن مورد غفلت قرار گرفته اند. تا قبل از پیدایش شبکه های اجتماعی ارتباط کسب و کارها بیشتر به صورت یکطرفه بود و تقریبا مشتریان یک برند هیچ ارتباطی با هم نداشتند اما در دنیای شبکه های اجتماعی امروز، پیوند مشتریان با برند و همچنین با یکدیگر برای بقا و گسترش برند بسیار مهم و حیاتی است.
به همین دلیل رکن هفتم آینده‌آفرینی را “انجمنها” نامگذاری کردم.
ستون هفتم آینده‌آفرینی، انجمن ها، بر نقش حیاتی پرورش یک جامعه قوی و متعهد برای موفقیت کسب‌وکار تأکید می‌کند.  در دنیای به هم پیوسته امروزی، ایجاد و پرورش انجمنها حول یک کسب و کار می تواند به طور قابل توجهی رشد، نوآوری و پایداری آن را افزایش دهد.  ظهور رسانه‌های اجتماعی نحوه ایجاد و تعامل کسب‌وکارها با جوامع خود را متحول کرده است و ارتباط با مخاطبان گسترده و درگیر کردن آنها را آسان‌تر از همیشه کرده است.  در اینجا، اهمیت انجمنها در آینده آفرینی را بررسی می کنیم و اینکه چگونه کسب و کارها می توانند از رسانه های اجتماعی برای ایجاد یک انجمن پویا و وفادار استفاده کنند.
یک انجمن قوی به کسب و کارها چیزی بیش از یک پایگاه مشتریان ارائه می دهد و شبکه ای از حامیان وفادار را پرورش می دهد که از برند حمایت و ترویج می کنند.